سوال: چرا رهبری جلوی فلان اتفاق خسارت بار را نمی گیرند ولی از رخ دادن آن گلایه می کنند. مثلاً می گویند تا اینجا اجرای برجام خسارت محض است. اگر خسارت است جلوی آنرا بگیرند!
 
خیلی تلقی اشتباهی از نظام جمهوری اسلامی است که تصور کنیم تمام بار نظام و مسوولیت آن بر دوش رهبری است. پس شأن نظارتی مجلس چه می شود؟ نخبگان و علما کجای این نقشه هستند؟ ظرفیت های قانون اساسی برای چیست؟ انتخابات و اثرگذاری مردم بر سرنوشت شان برای چیست؟ اگر همه ی کارها با رهبری باشد، مردم چگونه رشد خواهند کرد؟ سرنوشت هر قوم را خود آن قوم رقم می زنند.
 
ما گفته ایم نظام ما مردم سالار است و حقیقتاً به این حرف اعتقاد داریم. امام جامعه سیاست های کلان را گوشزد می کنند و هشدار و تحذیر می دهند. اگر مردم فریب عوامفریبی ها را بخورند یا امیال شان تغییر کند حتی امیرالمومنین علیه السلام هم که حاکم باشد باز هم جامعه می شود «کوفه». هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه با رشد آگاهی های عمومی، جامعه خودش مسیرش را تغییر دهد و به صلاح رو آورد؛ رهبری در این موقف کارش هدایت عام و ترسیم نقشه ی راه است. 
 
خداوند یکی از ویژگی های عبرت آمیز قوم بنی اسرائیل را همین مساله عنوان می کند که آنها حتی حاضر نبودند برای آسایش خودشان هم قدمی بردارند. در پاسخ به دعوت حضرت موسی(ع) که آنها را مبارزه برای داخل شدن در سرزمین مقدس فراخوانده بود، گفتند: «فاذهب انت و ربّک فقاتلا انّا هاهُنا قاعدون»؛ یعنی موسی تو با خدای خودت برو و بجنگ ما اینجا نشسته ایم تا کار تمام شود. به خاطر همین سستی از قوم برتر(انی فضلتکم علی العالمین) به قوم مغضوب تبدیل شدند.