سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلیل قرآنی یا روایی در مورد ولی فقیه

ارسال شده توسط در 94/8/11:: 8:41 عصر

 

پاسخ اجمالی

در راستای اثبات ولایت فقیه برخی به تعدادی از آیات قرآن استناد کرده اند و از عمومات این آیات ولایت فقیه را استنباط نموده اند همانند این آیه که: فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ *وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُصیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ *أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ... اما باید توجه داشت که برای اثبات این مساله مهم دلایل عقلی و نقلی محکمی از روایات ائمه (ع) که مفسران واقعی قرآن هستند در دست داریم که از جمله آنها این است که :

أ) دلیل عقلى:

عقل حکم مى‏کند که در رأس یک حکومت اعتقادى و آرمانى، باید شخصى قرار بگیرد که از آرمان آگاهى دارد و در شریعت اسلام، که آیین، احکام و قوانین الهى است، مصداق چنین شخصى فقیهان هستند.

 

ب) دلیل نقلى:

براى اثبات ولایت فقیه به روایات فراوانى استناد شده است که برخى از آنها عبارتند از:

1. مرحوم صدوق از امیرالمؤمنین (ع)نقل مى کند که رسول الله ‏(ص)فرمودند: "اللهم ارحم خلفایى" (خدایا! جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار ده ) از آن حضرت‏ (ص)سؤال شد: جانشینان شما چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: "الّذین یأتون من بعدى یروون حدیثى و سنّتى" (آنان که بعد از من مى‏آیند و حدیث و سنّت مرا نقل مى کنند).

2. توقیع شریفى که مرحوم صدوق در کتاب اکمال الدین از اسحاق بن یعقوب نقل مى کند که حضرت ولى عصر (عج) در پاسخ به پرسش‏هاى او به خط مبارکشان مرقوم فرمودند:

أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلى رواة حدیثنا، فإنّهم حجّتى علیکم و أنا حجّة الله علیهم" (در رویدادهایى که اتّفاق مى افتد، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنان هستم.

    جواب تفصیلی



اصل مقدّم بودن ولایت

ارسال شده توسط در 94/5/3:: 5:52 عصر
رییس مؤسسه روایت سیره شهدا در تشریح شاخصه‏های ارتباط حداکثری با ولایت ابراز داشت: فهم ولایت و اصل تقدم ولایت بر خود از اساسی ترین اصول ولایت مداری محسوب می‏شود؛ با بررسی 50 هزار وصیت‎‏نامه از شهدای کشور متوجه شدیم که 75 هزار مرتبه بر ولایت پذیری در این وصیت‏نامه‏ها تاکید شده است.

تعریف ولایت فقیه از نظر مقام معظم رهبری

ارسال شده توسط در 93/5/16:: 10:16 عصر

تعریف ولایت فقیه از نظر مقام معظم رهبری

(پاسخ به پرسشهایی درباره ولایت فقیه ـ 1)

ولایت

مقام معظم رهبری در تعریف ولایت فقیه می نویسند:

«ولایت فقیه به معناى حاکمیّت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه‌ى اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌باشد.»[1]

بنابر این تعریف، ولایت فقیه از جنس حاکمیت است حاکمیتی که آن را مجتهدی جامع الشرایط بر عهده دارد.

مجتهد جامع الشرایط کیست؟

مجتهد به کسی می گویند که توان استنباط احکام الهی را از منابع اصلی دین؛ یعنی قرآن و روایات داراست و مراد از جامع الشرایط مجتهدی است که فراتر از دانش فقه و توان استنباط دارای شرایط زیر باشد:

«اجتهاد مطلق»، «عدالت مطلق»، و «قدرت مدیریت و استعداد رهبری». یعنی از سویی باید صدر و ساقه ی اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد و از سوی دیگر، در تمام زمینه ها، حدود و ضوابط الهی را رعایت کند و از هیچ یک تخطّی و تخلّف ننماید و از سوی سوّم، استعداد و توانایی مدیریت و کشورداری و لوازم آن را دارا باشد.[2] بنابراین کسی می تواند مسوولیت ولایت و مدیریت جامعه ی اسلامی را بپذیرد و از عهده ی آن برآید که مجتهد مطلق، عادل مطلق و دارای توان مدیریت و رهبری باشد. 

 

توضیح این سه عنوان

مجتهد مطلق، مجتهد مطلق اسلام شناسی است که در همه ی اصول و فروع دین، مجتهد باشد؛ دینی که دیانت آن، عین سیاست است و سیاست آن، عین دیانتش می باشد.

کسی که در تحلیل همه ی معارف دین، اجتهاد مطلق ندارد و به اصطلاح، «مجتهد متجزی» است، صلاحیت ولایت بر جامعه اسلامی و اداره ی آن را ندارد و همچنین فقیهی که ابعاد سیاسی اسلام را خوب نفهمیده است، توان چنین مسوولیت عظیمی را نمی تواند داشته باشد؛ زیرا کسی که برخی از مسایل اسلامی برای خودش حل نشده و خود نمی تواند آنها را عمیقاً بررسی نماید؛ نه می تواند فتوا بدهد و نه می تواند اسلام را به اجرا درآورد و بر مسند ولایت و رهبری جامعه اسلامی تکیه زند.

بنابراین ولی فقیه باید کسی باشد که ضمن آشنایی و تسلط کامل به اصول و فروع دین، بتواند مسایل جدید مسلمانان را با درایتی عاقلانه و با استفاده از منابع اصلی دین (قرآن و روایات) حل کند.

مقام معظم رهبری ولایت فقیه را حکم شرعی تعبدی دانسته که مورد تأیید عقل نیز می باشد؛ یعنی نه تنها نصوص دینی ما را به برپایی چنین نظامی توصیه می کند؛ بلکه عقل نیز به تنهایی وجود چنین نظامی را برای جامعه اسلامی و رهبری مسلمانان مورد تأیید قرار می دهد

عادل مطلق

اسلام شناسی که می خواهد ولایت و رهبری جامعه اسلامی را عهده دار شود علاوه بر این که لازم است علم دین را درست بفهمد، باید آن علم را در خودش و در جامعه ی اسلامی نیز به درستی اجرا نماید. برای همین لازم است همه وظایف دینی خود را انجام داده و آن چه از دین باید به مردم ابلاغ کند، ابلاغ نموده و چیزی را کتمان نکند. فقیه عادل، نباید کاری را بر اساس میل و هوس انجام دهد؛ مطیع هواهای نفسانی نگردد و گناهی از او سر نزند؛ نه واجبی را ترک کند و نه حرامی را مرتکب شود. برای همین شخصی که مطیع هوس است هیچ گاه صلاحیت ولایت و هدایت جامعه اسلامی را ندارد. 

بنابراین، ویژگی دوم رهبر جامعه اسلامی، ترک هوا و هوس و تابعیت عملی محض نسبت به احکام و دستورهای دین است. فقیه حاکم، اگر فتوا می دهد، باید خود نیز به آن عمل کند و اگر حکم قضایی صادر می کند، خود نیز آن را بپذیرد و اگر حکم ولایی و حکومتی صادر می نماید، خود نیز به آن گردن نهد و آن را نقض نکند.

 

توان مدیریت و رهبری جامعه

رهبر جامعه اسلامی علاوه بر اجتهاد و عدالت مطلق، باید هم بینش درست و صحیحی نسبت به امور سیاسی و اجتماعی داخل و خارج کشور داشته باشد و ترفندهای دشمنان را خوب بشناسد و هم از هنر مدیریت و لوازم آن برخوردار باشد؛ زیرا مدیریّت، گذشته از تئوری، نیازمند ذوق اداره و هنر تدبیر است. هنر اداره و تدبیر، غیر از دانش و بینش سیاسی است؛ هنری است که هر کس آن را ندارد.[3]

برای همین در اصل یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در بیان شرایط و صفات رهبری، آمده است:

1- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.

2- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.

3- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت ، مدیریّت و قدرت کافی برای رهبری.

و نیز آمده است: در صورت تعدّد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی تر باشد مقدّم است.

 

ولایت فقیه در عصر غیبت

بنابر تعریفی که مقام معظم رهبری از ولایت فقیه ارائه می دهند این ولایت و حاکمیت را مخصوص دوران غیبت دانسته و آن را شعبه ای از ولایت ائمه‌ى اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) می دانند. این بدان معناست که حاکمیتی را که مجتهد جامع الشرایط در عصر غیبت عهده دار است و از آن به ولایت فقیه تعبیر می شود چیزی جدای از حکومت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) بر جامعه اسلامی در عصر خودشان نیست و با همان ساز و کار و به سوی همان هدف است؛ هدفی که جز پیاده کردن احکام اسلامی و ایجاد زمینه ای مناسب برای بندگی خدا نیست.

با این تفاوت که احکام مربوط به ولایت فقیه مانند سایر احکام فقهى از ادله شرعى استنباط مى‌شوند[4] ولی احکام صادره از سوی حضرات معصومین(علیهم السلام) به شکل مستقیم و یا به واسطه معصوم پیشین از وحی گرفته می شد.

کسی که در تحلیل همه ی معارف دین، اجتهاد مطلق ندارد و به اصطلاح، «مجتهد متجزی» است، صلاحیت ولایت برجامعه ی اسلامی و اداره ی آن را ندارد و همچنین فقیهی که ابعاد سیاسی اسلام را خوب نفهمیده است، توان چنین مسوولیت عظیمی را نمی تواند داشته باشد؛ زیرا کسی که برخی از مسایل اسلامی برای خودش حل نشده و خود نمی تواند آنها را عمیقاً بررسی نماید؛ نه می تواند فتوا بدهد و نه می تواند اسلام را به اجرا درآورد و بر مسند ولایت و رهبری جامعه اسلامی تکیه زند

ولایت فقیه، حکم شرعی تعبدی است

مقام معظم رهبری ولایت فقیه را حکم شرعی تعبدی دانسته که مورد تأیید عقل نیز می باشد[5] ؛ یعنی نه تنها نصوص دینی ما را به برپایی چنین نظامی توصیه می کند؛ بلکه عقل نیز به تنهایی وجود چنین نظامی را برای جامعه اسلامی و رهبری مسلمانان مورد تأیید قرار می دهد.

 

شیوه ی تعیین ولی فقیه

مقام معظم رهبری درباره شیوه ی تعیین شخصی که باید عهده دار این مسند شود می نویسد:

«در تعیین مصداق آن روش عقلائى وجود دارد که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بیان شده است.»[6] که مراد تشکیل مجلس خبرگان رهبری با رأی مردم و بعد تعیین ولی فقیه با توجه به شرایط فقهی قانونی از سوی این خبرگان است.

 

نتیجه اینکه

بر اساس تعریف مقام معظم رهبری، ولایت فقیه یعنی حاکمیت فقیهی عادل و توانا در مدیریت بر جامعه اسلامی برای اداره آن بر اساس موازین اسلامی. که این شیوه ی حاکمیت مخصوص عصر غیبت است و نصوص دینی ما را بر تشکیل چنین حکومتی دستور می دهند؛ شیوه ای که عقل سلیم نیز بر آن اعتراف داشته و آن را تأیید می کند. 

پی نوشت:

1. پایگاه دفتر مقام معظم رهبری، پرسشهای متداول

2. ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، آیت الله جوادی آملی، ص 136 3. ر. ک به همان صص 136 تا 140 4. اجوبة الاستفتائات، سوال 67 5. همان، سوال 56 6. همان

امید پیشگر     به نقل از تبیان        


   1   2   3      >

بازدید امروز: 44 ، بازدید دیروز: 27 ، کل بازدیدها: 390104
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ